همانند اقتصاد دانان فکر کنیم (10 اصل علم اقتصاد)

گفتمان اقتصادی

همانند اقتصاد دانان فکر کنیم (10 اصل علم اقتصاد)

مقدمه

سلام به همراهان گرامی . هدف از گذاشتن بخش #گفتمان_اقتصادی این بود که با برخی اصطلاحات علم اقتصاد آشنا شوید.

در این مقاله قصد داريم 10 اصل اقتصادی که به شما کمک کنه تا مثل یک اقتصادان فکر کنید تحلیل و تصمیم گیری کنید رو معرفی کنیم.

بیشتر بدانید:

رشد و توسعه در اقتصاد به چه معناست؟

تعریف نقدینگی در علم اقتصادی

10 مقوله اساسی در توسعه اقتصادی

نحوه انجام فعالیت های اقتصادی در اقتصاد دو بخشی

تعریف سیاست های پولی و مالی در اقتصاد

دلایل اقتصادی دخالت دولت در اقتصاد چیست؟

شاخص کلان اقتصادی ( تولید ناخالص ملی)

10 اصل علم اقتصاد چیست ؟

  • اصل اول: هیچ چیز مجانی و جود ندارند
  • اصل دوم :هزینه هر کالا یا خدمتی، هزینه فرصت آن است
  • در تحلیل های اقتصادی نهایی فکر کنیم
  • رفتار مردم تحت تاثیر انگیزه ها می باشد.
  • مبادله وضع همه را بهتر می کند.
  • بازار معمولا راه حل خوبی برای سازماندهی فعالیت های اقتصادی است.
  • دولت فقط در بعضی موارد باید مکانیسم بازار را اصلاح کند.
  • باید همزمان به رشد و توزیع در آمد (عدالت) توجه داشت.
  • علت اصلی تورم، افزایش حجم پول می باشد.
  • عملکرد اقتصاد مبتنی بر ساختار اقتصاد است.

اصل اول :

هیچ چیز مجانی وجود ندارد:

کمیابی مهمترین دلیل بوجود آمدن علم اقتصاد است .به دلایل وجود کمیابی ،ما به آرزوها و خواسته های خود نمی توانیم دسترسی پیدا نمائیم.

اگر بخواهیم ، اسلحه بیشتری تولید کنیم ، کالاهای غذایی کمتری می توانیم تولید نمائیم .

و اگر بخواهیم دانشجوی خوبی باشیم ،باید مقداری از ورزش کردن خود صر فنظر کنیم .

اگر وقت بیشتری به کار کردن اختصاص دهیم ،باید زمان کمتری را با خانواده خود باشیم.

یعنی توجه بیشتر به یک هدف ، به معنی دسترسی کمتر به هدف دیگر است . همه اینها به دلیل این است که وقت ، در آمد یا منابع ما محدودو کمیاب است .

یک مدیر یا تصمیم گیر ، نباید فکر کند که می تواند تصمیم بدون هزینه اتخاذ نماید هر تصمیمی که اتخاذ نماید.هزینه در بردارد

به عنوان تفکر اقتصادی ، باید تحلیل هزینه _فایده نمایید. یعنی هر تصمیمی ، هزینه ها و فایده هایی دارد که خوب یا بد بودن آن تصمیم به میزان هزینه ها و فایده ها بستگی دارد.

باید برای رسیدن به بعضی از اهداف به اهدافی دیگر کمتر اهمیت دهیم .

یا یک هدف را فدای دسترسی به هدف دیگر بنمائیم و اولویت بندی اهداف نمائیم

در نمودار زیر نشان می دهد که اگر در جامعه فقط دو محصول تولید شود (اسلحه و غذا) باشد

برای دسترسی بیشتر به اسلحه باید غذای کمتری تولید شود.

در شکل زیر در نقطه A غذای بیشتر و در نقطه B غذای کم تر تولید می شود. علم اقتصاد در این باره بحث نمی کند.

WhatsApp Image 2021-11-22 at 14.08.06

که در جامعه باید بیشتر اسلحه تولید شود یا غذا . تعیین این موضوع به ترجیحات و سلیقه مصرف کنندگان بستگی دارد.

علم اقتصاد به ما می گوید که تولید اسلحه بیشتر ،هزینه دارد و هزینه آن تولید کمتر غذا می باشد.

حتی استراحت کردن نیز  هزینه دارد و هزینه آن درآمدی  است که می توانستیم با کار کردن بدست آوریم.

اصل دوم :

هزینه هر کالا یا خدمتی ، هزینه فرصت آن است:

اقتصاد

در علم اقتصاد،هزینه هر کالا یا خدمتی ،همه کالاها یا خدماتی است که از دست می دهیم تا آن کالا یا خدمت را به بدست آوریم.

به عبارت دیگر همه فرصت هایی که از دست می دهیم  تا یک شی را بدست آوریم .

هزینه فرصت آن می باشد.هزینه رفتن به دانشگاه ، فقط هزینه های شهریه ، کتاب و رفت و آمد نمی باشد.

بلکه در آمد هایی را که بابت دانشگاه رفتن از دست می دهید. نیز شامل هزینه دانشگاه رفتن است .

ورزشکاری که می تواند میلیون ها تومان از ورزش کسب در آمد نماید و به دلیل دانشگاه رفتن آن در آمد ها را از دست می دهد.هزینه فرصت زیادی را دارا می باشد.

حساب داران همه هزینه ها را محاسبه نمی نمایند و به این هزینه های حسابداری که از صورت های حسابداری بدست می آید. برای تصمیم گیران مناسب نمی باشد.

هزینه احداث کارخانه سیمان و تولید سیمان علاوه بر هزینه های دستمزد مواد اولیه ازبین رفتن هوای پاک نیز می باشد.

در مورد فایده ها نیز باید فقط به فایده های آشکار و پولی فکر نکنیم.

فایده احداث جاده علاوه بر اخذ عوارض ، کاهش سوخت کاهش آلودگی وکاهش هزینه های حمل ونقل می باشد.

بنابراین در تحلیل های اقتصادی باید هزینه ها و فایده های اقتصادی را مدنظر قرار دهیم.

اصل سوم:

در تحلیل های اقتصادی نهایی فکر کنیم:

حساب داران معمولا با مفاهیم کل سر و کار دارند. مثلا در آمد کل هزینه کل ولی یک اقتصاددان با مفاهیمی مثل هزینه نهایی و در آمد نهایی بیشتر سر و کار دارد .

فرض کنید که مغازه ای داریم و می خواهیم تصمیم گیری کنیم که ساعت کار مغازه را از 7 ساعت به 8 ساعت افزایش دهیم یا خیر ؟

شیوه تحلیل اقتصادی به ما می گوید که باید بررسی کنیم که یک ساعت اضافی چه مقداری به در آمدها اضافه می کند.

وچه مقداری به هزینه ها اضافه می نماید.اگر مقداری که به در آمدها اضافه می شود.

(در آمد نهایی) بیشتر از مقداری باشد که به هزینه اضافه می شود. (هزینه نهایی) باید به ساعت کار مغازه اضافه نمائیم و اگر هزینه نهایی بیشتر از در آمد نهایی بود.

نباید به ساعت کار مغازه اضافه نمائیم در این تصمیم گیری هزینه اجاره مغازه که به ساعت باز بودن مغازه بستگی ندارد.

نقشی در تصمیم گیری های ما ندارد . و به عبارت دیگر در این تصمیم ها هزینه های ثابت نقشی ندارد.

مثال:

به مثالی دیگر توجه کنید تا اهمیت تحلیل نهایی برایتان روشن گردد: فرض کنید که در حال تصمیم گیری هستید که برای کارشناسی ارشد ادامه تحصیل بدهید یا خیر .

اگر استدلال شما این باشد که من 16 سال درس خوانده ام و این دو سال را هم باید بخوانم استدلال شما اشتباه است.

زیرا شاید تحصیل تا این مقطع درست بوده باشد و ازاین به بعد غلط . یا شاید تا حال نیز به نفع شما نبوده است.

که تا این مقطع ادامه تحصیل دهید. استدلال صحیح باید این گونه باشد که اگر دو سال بیشتر در مقطع ارشد ادامه تحصیل دهید.

چه مقدار به فایده ها و چه مقدار به فایده ها و چه مقدار به هزینه های شما اضافه می شود .

اگر هزینه ها بیشتر از فایده ها اضافه شود. ادامه تحصیل به نفع نمی باشد.

در تحلیل های مصرف کننده و بنگاه و بازارها نیز همیشه با مطلوبیت نهایی هزینه نهایی تولید نهایی در آمد نهایی و…. سر و کار داریم.

برگرفته از :

کتاب اصول اقتصاد(نویسنده: دکتر محسن نظری )

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دوازده + 16 =